معنی رَصَفَ رَصَفَ سنگ فرش کردن، سنگفرش، آسفالت کردن، رد شدن سَنگ فَرش کَردَن، سَنگفَرش، آسفالت کَردَن، رَد شُدَن دیکشنری عربی به فارسی