معنی رَجَّاج
رَجَّاج
لرزان، تکان دادن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با رَجَّاج
دَرَّاج
دَرَّاج
دُوچَرخِه سَوار
دیکشنری عربی به فارسی
دَجَّال
دَجَّال
کَلاهبَردارانِه، حَمَلات
دیکشنری عربی به فارسی
سَجَّان
سَجَّان
زِندانبانی، زِندانبان، زِندانی بان
دیکشنری عربی به فارسی
رَسَّام
رَسَّام
نَقَّاش، هُنَرمَند، تَصوِیرگَر
دیکشنری عربی به فارسی
رَجفَان
رَجفَان
تِکان دَهَندِه، لَرزِش
دیکشنری عربی به فارسی
نَجَّار
نَجَّار
نَجّار، وِصال
دیکشنری عربی به فارسی
دَجَاج
دَجَاج
مُرغی، جوجِه ها
دیکشنری عربی به فارسی
رَجرَج
رَجرَج
لَرزان، یِک تِکان، لَرزِش
دیکشنری عربی به فارسی
رَجَّ
رَجَّ
تِکان شَدید دادَن، تِکان دَهید، تَرساندَن، لَرزاندَن، لَرزیدَن
دیکشنری عربی به فارسی