معنی رَجَفَة
رَجَفَة
لرزش، لرزیدن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با رَجَفَة
رَجَفَ
رَجَفَ
لَرزیدَن، لَرزِش
دیکشنری عربی به فارسی
خَجَلَة
خَجَلَة
شَرمَندِگی، شَرمَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
عَجَلَة
عَجَلَة
شِتابزَدِگی، چَرخ، شِتاب
دیکشنری عربی به فارسی
طَرَفَة
طَرَفَة
عَجیب و غَریب بودَن، یِک شوخی
دیکشنری عربی به فارسی
رَغَبَة
رَغَبَة
خوٰاستَنی بودَن، مِیل
دیکشنری عربی به فارسی
رَجَاحَة
رَجَاحَة
اَدَب مَردانِه، تاب
دیکشنری عربی به فارسی
رَتَبَة
رَتَبَة
دَرَجِه بَندی، رُتبِه
دیکشنری عربی به فارسی
شَجَرَة
شَجَرَة
پوشیدِگی، دِرَخت
دیکشنری عربی به فارسی
رَصَفَ
رَصَفَ
سَنگ فَرش کَردَن، سَنگفَرش، آسفالت کَردَن، رَد شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی