معنی رَجَاحَة
رَجَاحَة
ادب مردانه، تاب
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با رَجَاحَة
صَرَاحَة
صَرَاحَة
صِراحَت، صادِقانِه بِگویَم، صِداقَت
دیکشنری عربی به فارسی
رَكَاوَة
رَكَاوَة
کِسِل بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
رَكَاكَة
رَكَاكَة
بی روحی، لاغَری
دیکشنری عربی به فارسی
رَقَابَة
رَقَابَة
سانسور
دیکشنری عربی به فارسی
رَشَاقَة
رَشَاقَة
چالاکی، چابُکی، ظِرافَت
دیکشنری عربی به فارسی
رَدَاءَة
رَدَاءَة
بی کِیفِیَّتی، فَقر
دیکشنری عربی به فارسی
رَخَاصَة
رَخَاصَة
اَرزان قِیمَتی، مُجَوِّز، اَرزانی
دیکشنری عربی به فارسی
شَجَاعَة
شَجَاعَة
بی تَرسی، شُجاعَت، بی باکی، دَلیر بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
مَجَاعَة
مَجَاعَة
قَحطی
دیکشنری عربی به فارسی