معنی رَائِدَ
رَائِدَ
پیشگام شدن، پیشگام
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با رَائِدَ
رَائِد
رَائِد
رَهبَر، پیشگام، سُتوان
دیکشنری عربی به فارسی
رَائِعَة
رَائِعَة
قابِلِ تَوَجُّه بودَن، شِگِفت اَنگیز
دیکشنری عربی به فارسی
رَائِحَة
رَائِحَة
بو، رایِحِه
دیکشنری عربی به فارسی
فَائِدَة
فَائِدَة
مُفید بودَن، مَنفَعَت، سودمَندی
دیکشنری عربی به فارسی
رَائِع
رَائِع
عالی، شِگِفت اَنگیز، جالِب، شُکوهمَند
دیکشنری عربی به فارسی
عَائِد
عَائِد
گِرِفتار، دَر حالِ بازگَشت، مَحبوس
دیکشنری عربی به فارسی
سَائِد
سَائِد
رایِج، غالِب
دیکشنری عربی به فارسی
زَائِد
زَائِد
قابِلِ حَذف، بِه عَلاوِه، زیادی، اِضافی، فَراوان
دیکشنری عربی به فارسی
قَائِد
قَائِد
فَرماندِه، رَهبَر، مُؤَلِّف، مَحدودکُنَندِه، پیشرو
دیکشنری عربی به فارسی