معنی رَاقِص
رَاقِص
رقّاص، رقصنده
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با رَاقِص
نَاقِص
نَاقِص
کاستی دار، لوبیا، ناقِص
دیکشنری عربی به فارسی
بَاقِي
بَاقِي
باقی ماندِه، اِستِراحَت
دیکشنری عربی به فارسی
حَارِص
حَارِص
مُشتاق
دیکشنری عربی به فارسی
رَائِع
رَائِع
عالی، شِگِفت اَنگیز، جالِب، شُکوهمَند
دیکشنری عربی به فارسی
رَائِد
رَائِد
رَهبَر، پیشگام، سُتوان
دیکشنری عربی به فارسی
رَاوِي
رَاوِي
راوی
دیکشنری عربی به فارسی
رَافِض
رَافِض
مُخالِف، رَد کَردَن، رَد کُنَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
رَاغِب
رَاغِب
خواهَان، مایِل، مُشتاق
دیکشنری عربی به فارسی
رَاسِخ
رَاسِخ
مُحکَم
دیکشنری عربی به فارسی