جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با دُعَاء

دَعَا

دَعَا
تَبلِیغ کَردَن، او تَماس گِرِفت، دَعوَت دادَن، اِستِدعاء کَردَن، دُعا کَردَن، صِدا زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی

دعواء

دعواء
جَمعِ واژۀ دَعی ّ است به معنی دعوت شدگان به طعام. (از ذیل اقرب الموارد از تاج). رجوع به دعی شود
لغت نامه دهخدا

دعصاء

دعصاء
زمین نرم تَفیده به آفتاب. (منتهی الارب). زمین هموار که از حرارت آفتاب گرم شده و در نتیجه ریگ آن از دیگر ریگها گرمتر باشد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا