معنی دَمَوِيّ
دَمَوِيّ
خونین
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با دَمَوِيّ
أَخَوِيّ
أَخَوِيّ
بَرادَری، بَرادَرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
أَبَوِيّ
أَبَوِيّ
پِدَری، پِدَرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
عَمَلِيّ
عَمَلِيّ
کاری، عَمَلی
دیکشنری عربی به فارسی
عَفَوِيّ
عَفَوِيّ
شورِشی، خُود بِه خُودی
دیکشنری عربی به فارسی
سَنَوِيّ
سَنَوِيّ
سالانِه
دیکشنری عربی به فارسی
سَمَاوِيّ
سَمَاوِيّ
آسِمانی، بِهِشتی
دیکشنری عربی به فارسی
زَمَنِيّ
زَمَنِيّ
زَمانی
دیکشنری عربی به فارسی
يَدَوِيّ
يَدَوِيّ
دَستی
دیکشنری عربی به فارسی
نَبَوِيّ
نَبَوِيّ
نَبَوِی
دیکشنری عربی به فارسی