معنی دَانَ
دَانَ
بدهکار بودن، محکوم کرد
بِدِهکار بودَن، مَحکوم کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
⚡ جستجوی واژه " دَانَ " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...