معنی خَلَل
خَلَل
عدم تعادل، نقص
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با خَلَل
خَجَل
خَجَل
شَرمَندِگی، خِجالَتی بودَن، خِجالَت، کَمرویی
دیکشنری عربی به فارسی
مَلَل
مَلَل
یَأس، بی حُوصِلِگی
دیکشنری عربی به فارسی