معنی خَلَقَ
خَلَقَ
ایجاد کردن، ایجاد کنید
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با خَلَقَ
حَلَقَ
حَلَقَ
حَلقِه زَدَن، اِصلاح، اِصلاح کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
خَنَقَ
خَنَقَ
خَفِه کَردَن، دَریچِه گاز
دیکشنری عربی به فارسی
خَلَطَ
خَلَطَ
آمادِه کَردَن، مَخلوط کَردَن، آشُفتِه کَردَن، تَرکیب کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
خَفَقَ
خَفَقَ
بال زَدَن، ضَرَبان دار، هَم زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی
خَرَقَ
خَرَقَ
شِکَستَن، نَقض، نَقض کَردَن، نُفوذ کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَلحَقَ
أَلحَقَ
زَحمَت دادَن، او گِرِفتار شُد
دیکشنری عربی به فارسی
أَغلَقَ
أَغلَقَ
مَحصور کَردَن، بَستَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَطلَقَ
أَطلَقَ
پَخش کَردَن، او شِلّیک کَرد، راه اَندازی کَردَن، آزاد کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَلَغَ
بَلَغَ
بِه اَوج رِسیدَن، رِسید، رِسیدَن
دیکشنری عربی به فارسی