معنی خَشُونَة
خَشُونَة
زبر بودن، زبری، خامی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با خَشُونَة
خُشُونَة
خُشُونَة
زِبرِه، زِبری، ناهَمواری، ژولیدِگی، بی نِزاکَتی
دیکشنری عربی به فارسی
لَيُونَة
لَيُونَة
اَلاِستِطاعَه، نَرمی
دیکشنری عربی به فارسی
مَرُونَة
مَرُونَة
اِرتِجاعی بودَن، اِنعِطاف پَذیری، تاب آوَری
دیکشنری عربی به فارسی