معنی خَاطَئَ
خَاطَئَ
مخالفت کردن، اشتباه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با خَاطَئَ
خَاطَرَ
خَاطَرَ
ریسک کَردَن، خَطَر
دیکشنری عربی به فارسی
خَاطَبَ
خَاطَبَ
گُلدوزی کَردَن، او صُحبَت کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
شَاطَئَ
شَاطَئَ
بِه ساحِل بُردَن، ساحِل
دیکشنری عربی به فارسی
خَادَعَ
خَادَعَ
فَریب دادَن، فَریبَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
خَالَفَ
خَالَفَ
نَقض کَردَن، او مُخالِفَت کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
قَاطَعَ
قَاطَعَ
تَحرِیم کَردَن، او حَرفَش را قَطع کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
خَطِئَ
خَطِئَ
اِشتِباه کَردَن، او اِشتِباه کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
خَطَفَ
خَطَفَ
جا بِه جا کَردَن، رُبودَن
دیکشنری عربی به فارسی
خَطَبَ
خَطَبَ
مُوعِظِه کَردَن، نامزَد کَرد
دیکشنری عربی به فارسی