معنی حِوَارِيًّا
حِوَارِيًّا
به طور مکالمه ای، به صورت دیالوگ
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با حِوَارِيًّا
حَرَارِيًّا
حَرَارِيًّا
اَز نَظَرِ حَرارَتی
دیکشنری عربی به فارسی
إِدَارِيًّا
إِدَارِيًّا
اِداری، اَز نَظَرِ اِداری، بِه صورَتِ مُدیریَّتی
دیکشنری عربی به فارسی
حِوَارِيّ
حِوَارِيّ
گُفتِگوئی، رَسول
دیکشنری عربی به فارسی