معنی حُمُرَة
حُمُرَة
قرمزی، سرخی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با حُمُرَة
حُمُوضَة
حُمُوضَة
تُرشی، اَسیدیته
دیکشنری عربی به فارسی
زُمَرَة
زُمَرَة
هَم نِشینی، دَستِه
دیکشنری عربی به فارسی
سُمرَة
سُمرَة
تیرِگی رِنگ، یِک بُرُنزِه
دیکشنری عربی به فارسی