معنی حَيَوِيًّا
حَيَوِيًّا
از نظر زیستی، حیاتی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با حَيَوِيًّا
أَخَوِيًّا
أَخَوِيًّا
بَرادَرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
حَيَوِيَّة
حَيَوِيَّة
شادابی، سَرزِندِگی
دیکشنری عربی به فارسی
حَرَكِيًّا
حَرَكِيًّا
اَز نَظَر زیست مِکانیکی، بِه صورَتِ حَرَکَتی
دیکشنری عربی به فارسی
أَبَوِيًّا
أَبَوِيًّا
پِدَرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
شَفَوِيًّا
شَفَوِيًّا
شَفاهی، بِه صورَتِ شَفاهی
دیکشنری عربی به فارسی
سَنَوِيًّا
سَنَوِيًّا
سالانِه
دیکشنری عربی به فارسی
يَدَوِيًّا
يَدَوِيًّا
بِه صورَتِ دَستی
دیکشنری عربی به فارسی