معنی حَفَّ
حَفَّ
لبه دادن، او تاب خورد
لَبِه دادَن، او تاب خُورد
دیکشنری عربی به فارسی
⚡ جستجوی واژه " حَفَّ " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...