معنی حَضَارِيّ
حَضَارِيّ
با فرهنگ، متمدّن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با حَضَارِيّ
حَرَارِيّ
حَرَارِيّ
گَرمایی، حَرارَتی
دیکشنری عربی به فارسی
حِوَارِيّ
حِوَارِيّ
گُفتِگوئی، رَسول
دیکشنری عربی به فارسی
حَيَاوِيّ
حَيَاوِيّ
زِندِه دِل، پُر جُنب و جوش
دیکشنری عربی به فارسی
حَمَامِيّ
حَمَامِيّ
آرام طَلَب، اَربَعین
دیکشنری عربی به فارسی
حَجَرِيّ
حَجَرِيّ
سَنگی، سَنگ، سَنگریزِه ای، سَنگ نِگاری
دیکشنری عربی به فارسی