معنی حَسَد
حَسَد
رشک، حسادت کردن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با حَسَد
حَسَن
حَسَن
خُوش فُرم، خوب
دیکشنری عربی به فارسی
حَسَدَ
حَسَدَ
بَددِل بودَن، حَسادَت کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی