معنی حَسَبَ حَسَبَ محاسبه کردن، او محاسبه کرد، زمان سنجیدن مُحاسِبِه کَردَن، او مُحاسِبِه کَرد، زَمان سَنجیدَن دیکشنری عربی به فارسی