معنی حَرَكَة
حَرَكَة
تحرّک، یک جنبش، حرکت
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با حَرَكَة
بَرَكَة
بَرَكَة
دُعایِ خِیر، بِتَرس، بَرَکَت، بِتَرسید، باروَری، بِتَوانَد
دیکشنری عربی به فارسی
حَرَكَ
حَرَكَ
چَرخاندَن، او هَم زَد
دیکشنری عربی به فارسی
حَمَلَة
حَمَلَة
کَمپِین راه اَنداختَن، کَمپِین
دیکشنری عربی به فارسی
حَرَارَة
حَرَارَة
گَرما
دیکشنری عربی به فارسی
طَرَفَة
طَرَفَة
عَجیب و غَریب بودَن، یِک شوخی
دیکشنری عربی به فارسی
عَرَضَة
عَرَضَة
نَمایِشگَر، مُستَعِد
دیکشنری عربی به فارسی
شَرِكَة
شَرِكَة
شِرکَت، یِک شِرکَت
دیکشنری عربی به فارسی
شَرَاكَة
شَرَاكَة
شَراکَت، مُشارِکَت
دیکشنری عربی به فارسی
حَرَمَ
حَرَمَ
بی کَس کَردَن، مَمنوع، مَحروم کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی