ترجمه حَجَزَ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
معنی حَجَزَ
- حَجَزَ
- مسدود کردن، رزرو، محصور کردن، رزرو کردن، کتاب کردن، محدود کردن، مانع شدن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با حَجَزَ
حَمَلَ
- حَمَلَ
- تَحَمُّل کَردَن، حَمل کُنید، دانلُود کَردَن، حَمل کَردَن، کامیون کَردَن، تَصَوُّر کَردَن، بارگُذاری کَردَن، اِستِفادِه کَردَن اَز
دیکشنری عربی به فارسی