معنی حَجَرِيّ
حَجَرِيّ
سنگی، سنگ، سنگریزه ای، سنگ نگاری
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با حَجَرِيّ
بَصَرِيّ
بَصَرِيّ
بَصَری، نوری
دیکشنری عربی به فارسی
بَشَرِيّ
بَشَرِيّ
اِنسانی، اِنسان
دیکشنری عربی به فارسی
حَضَارِيّ
حَضَارِيّ
با فَرهَنگ، مُتِمَدِّن
دیکشنری عربی به فارسی
حَرَكِيّ
حَرَكِيّ
حَرَکَتی، جُنبِشی
دیکشنری عربی به فارسی
حَرَارِيّ
حَرَارِيّ
گَرمایی، حَرارَتی
دیکشنری عربی به فارسی
جَزَرِيّ
جَزَرِيّ
مَغزی، جَزیرِه ای
دیکشنری عربی به فارسی
سَحَرِيّ
سَحَرِيّ
جادویی، سِحر و جادو
دیکشنری عربی به فارسی
كَفَرِيّ
كَفَرِيّ
کُفرآمیز، تُوهین آمیز
دیکشنری عربی به فارسی
قَطَرِيّ
قَطَرِيّ
قُطری
دیکشنری عربی به فارسی