معنی حَجَبَ حَجَبَ گرفتگی کردن، مسدود شده است، پوشاندن، نگه داشتن گِرِفتِگی کَردَن، مَسدود شُدِه اَست، پوشاندَن، نِگَه داشتَن دیکشنری عربی به فارسی