معنی حَارًّا
حَارًّا
به طور تند و تیز، داغ
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با حَارًّا
خَاصًّا
خَاصًّا
ویژِه، بِه خُصوص
دیکشنری عربی به فارسی
تَامًّا
تَامًّا
کامِلًا، بِه طُورِ کامِل
دیکشنری عربی به فارسی
جَادًّا
جَادًّا
جِدّی
دیکشنری عربی به فارسی
حَيًّا
حَيًّا
زِندِه و پویا، زِندِه
دیکشنری عربی به فارسی
حَقًّا
حَقًّا
واقعاً
دیکشنری عربی به فارسی
حَظًّا
حَظًّا
خُوشبَختانِه، مُوَفّق باشید
دیکشنری عربی به فارسی
حَارّ
حَارّ
شورانگیز، داغ، تُند، پُرشور
دیکشنری عربی به فارسی