ترجمه حَاد به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با حَاد
حداد
- حداد
- منتها، غایت تیز چون کارد و شمشیر و امثال آن، مرد تیز فهم تیز چون کارد و شمشیر و امثال آن، مرد تیز فهم آهنگر آهنگر
فرهنگ لغت هوشیار
حصاد
- حصاد
- هنگام درو، میوه بر درو کردن بریدن محصول با داس و مانند آن درویدن، هنگام درو
فرهنگ لغت هوشیار