معنی جَهِير
جَهِير
غرّش، صدای بم
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَهِير
شَهِير
شَهِير
مَشهور، مَعروف
دیکشنری عربی به فارسی
أَسِير
أَسِير
گِرِفتار، زِندانی
دیکشنری عربی به فارسی
أَخِير
أَخِير
آخِرین
دیکشنری عربی به فارسی
بَهِيج
بَهِيج
زَرق و بَرق دار، جَشن
دیکشنری عربی به فارسی
بَهِيّ
بَهِيّ
دِرَخشان، زَرق و بَرق دار
دیکشنری عربی به فارسی
بَكِير
بَكِير
دَست نَخُوردِه، اَوایِل
دیکشنری عربی به فارسی
بَصِير
بَصِير
دوربین، بَصیرَتی، عَمیق، دِلپَذیر
دیکشنری عربی به فارسی
جَمِيل
جَمِيل
خُوش چِهرِه، زیبا، دِلرُبا، مَطلوب
دیکشنری عربی به فارسی
خَطِير
خَطِير
خَطَرناک
دیکشنری عربی به فارسی