معنی جَنَائِيّ
جَنَائِيّ
هیئت منصفه، جنایتکار
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَنَائِيّ
جِنَائِيّ
جِنَائِيّ
جِنایی، جِنایَتکار
دیکشنری عربی به فارسی
دَوَائِيّ
دَوَائِيّ
دارویی
دیکشنری عربی به فارسی
جَمَاعِيّ
جَمَاعِيّ
هَمخوانانِه، جَمعی، اِجتِماعی
دیکشنری عربی به فارسی
ثُنَائِيّ
ثُنَائِيّ
دُوتایی، دُو طَرَفِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَسَائِيّ
مَسَائِيّ
عَصرگاهی، عَصر
دیکشنری عربی به فارسی
غَذَائِيّ
غَذَائِيّ
غَذایی، تَغذیِه ای، مُغَذّی
دیکشنری عربی به فارسی
فَجَائِيّ
فَجَائِيّ
گاه بِه گاه، ناگَهانی
دیکشنری عربی به فارسی
وَقَائِيّ
وَقَائِيّ
پیشگیرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
جِنَائِي
جِنَائِي
جِنایی، جِنایَتکار
دیکشنری عربی به فارسی