ترجمه جَمَعَ به فارسی - دیکشنری عربی به فارسی
معنی جَمَعَ
جَمَعَ
گروه کردن، مجموعه، جمع آوری کردن، ترکیب کردن، تدوین کردن، گرد هم آمدن، جمع کردن، گروه بندی کردن، کنار هم قرار دادن، توده کردن، دوباره جمع کردن، دوباره متّحد کردن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَمَعَ
حَمَلَ
حَمَلَ
تَحَمُّل کَردَن، حَمل کُنید، دانلُود کَردَن، حَمل کَردَن، کامیون کَردَن، تَصَوُّر کَردَن، بارگُذاری کَردَن، اِستِفادِه کَردَن اَز
دیکشنری عربی به فارسی
دَفَعَ
دَفَعَ
دَست زَدَن، هُل دادَن، پَرداخت کَردَن، بِه شِدَّت کوبیدَن، بَرداشت کَردَن، فُرو رَفتَن، سَر بِه سینِه زَدَن، زَدَن، تَحرِیک کَردَن، بِه جِلو بُردَن، راهنَمایی کَردَن، دَستمُزد پَرداخت کَردَن، ضَربِه زَدَن
دیکشنری عربی به فارسی
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.