معنی جَشِع
جَشِع
طمعکار، طمع
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَشِع
بَشِع
بَشِع
نِفرَت اَنگیز، خانِگی
دیکشنری عربی به فارسی