معنی جَسَدِيّ
جَسَدِيّ
بدنی، فیزیکی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَسَدِيّ
أَحَدِيّ
أَحَدِيّ
یِک جانِبِه، یِک طَرَفِه
دیکشنری عربی به فارسی
بَلَدِيّ
بَلَدِيّ
شَهری، کِشوَر مَن
دیکشنری عربی به فارسی
جَليدِيّ
جَليدِيّ
یَخِی
دیکشنری عربی به فارسی
أَبَدِيّ
أَبَدِيّ
اَبَدی
دیکشنری عربی به فارسی
اَحَدِيّ
اَحَدِيّ
تَک مِحوَر، نَپُرسیدِه
دیکشنری عربی به فارسی
جَسَدِيَّة
جَسَدِيَّة
جِسمانِیَت، فیزیکی
دیکشنری عربی به فارسی
جَسَدِيًّا
جَسَدِيًّا
بَدَنی، اَز نَظَرِ فیزیکی
دیکشنری عربی به فارسی
جَزَرِيّ
جَزَرِيّ
مَغزی، جَزیرِه ای
دیکشنری عربی به فارسی
جَدَلِيّ
جَدَلِيّ
جَنجالی، بَحث بَراَنگیز
دیکشنری عربی به فارسی