معنی جَزل
جَزل
مختصر، منزّه است او
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَزل
جوزل
جوزل
کبوتر بچه، جوان
فرهنگ لغت هوشیار
جَهل
جَهل
نادانی، جَهل، بی اَدَبی
دیکشنری عربی به فارسی
عَزل
عَزل
عایِق بَندی، اِنزِوا
دیکشنری عربی به فارسی
جزل
جزل
عظیم، بزرگ، فراوان
فرهنگ لغت هوشیار
جزل
جزل
استوار، محکم، بزرگ، عظیم، سخن فصیح و محکم
فرهنگ فارسی معین
جزل
جزل
سخن فصیح و محکم
فرهنگ فارسی عمید