معنی جَزَارَة
جَزَارَة
عمده، قصّابی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَزَارَة
جَدَارَة
جَدَارَة
لِیاقَت، شایِستِگی، اَرزِشمَندی
دیکشنری عربی به فارسی
غَزَارَة
غَزَارَة
باروَری، فَراوانی
دیکشنری عربی به فارسی
حَضَارَة
حَضَارَة
تَمَدُّن
دیکشنری عربی به فارسی
حَرَارَة
حَرَارَة
گَرما
دیکشنری عربی به فارسی
دَوَارَة
دَوَارَة
چَرخِش
دیکشنری عربی به فارسی
جَهَالَة
جَهَالَة
بی تَجرُبِگی، جَهل
دیکشنری عربی به فارسی
جَمَاعَة
جَمَاعَة
مُؤمِنان، گُروه، طَرَفداران، جَمعِیَت، جامِعِه
دیکشنری عربی به فارسی
طَهَارَة
طَهَارَة
پاکی، خُلوص، پاکدامَنی
دیکشنری عربی به فارسی
عَصَارَة
عَصَارَة
آبداری، فِشار دَهَندِه
دیکشنری عربی به فارسی