معنی جَريء
جَريء
با دل و جرأت، پررنگ
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَريء
بَريء
بَريء
صَادِق، بی گُناه
دیکشنری عربی به فارسی
جَرِيء
جَرِيء
جَسور، پُررَنگ، بی باک
دیکشنری عربی به فارسی