معنی جَرَّ
جَرَّ
کشیدن، بکشید
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَرَّ
خَرَّ
خَرَّ
غُرّیدَن، او فَریاد زَد
دیکشنری عربی به فارسی
جَفَّ
جَفَّ
خُشک کَردَن، خُشک، تَرسیدَن
دیکشنری عربی به فارسی
جَسَّ
جَسَّ
دَست زَدَن بِه، او اِحساس کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
جَزَّ
جَزَّ
چیدَن، بُرِشی، جَمع آوَری کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
جَردَ
جَردَ
فِهرِست کَردَن، عَقیم
دیکشنری عربی به فارسی
جَرحَ
جَرحَ
آسیب رِساندَن، جِراحَت
دیکشنری عربی به فارسی
سَرَّ
سَرَّ
لَذَّت بُردَن، راز، سَرگَرم کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
مَرَّ
مَرَّ
عُبوری شُدِه، تَلخ، گُذَشتَن، بازبینی کَردَن، مَرحَلِه گُذاشتَن
دیکشنری عربی به فارسی
غَرَّ
غَرَّ
تَرغِیب دادَن، او حَسادَت مِی کَرد
دیکشنری عربی به فارسی