معنی جَذَرَ
جَذَرَ
ریشه دادن، ریشه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَذَرَ
بَذَرَ
بَذَرَ
اِفراط کَردَن، کاشت
دیکشنری عربی به فارسی
جَزَرَ
جَزَرَ
قَصّابی کَردَن، ناوشِکَن
دیکشنری عربی به فارسی
جَذَبَ
جَذَبَ
فَریب دادَن، جَذب کُنَند، بِه شِدَّت کِشیدَن، کِشیدَن
دیکشنری عربی به فارسی
جَتَرَ
جَتَرَ
حَذف کَردَن، او نُشخوٰار کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
جَأَرَ
جَأَرَ
فَریاد کِشیدَن، هَمسایِه
دیکشنری عربی به فارسی
هَذَرَ
هَذَرَ
حَرف اِضافِه گُفتَن، او غُرغُر کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
أَمَرَ
أَمَرَ
دَستور دادَن، فَرماندِه، فَرمان دادَن، راهنَمایی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَذعَرَ
أَذعَرَ
وَحشَت زَدِه کَردَن، او وَحشَت کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
بَخَرَ
بَخَرَ
بُخار کَردَن، بُخور دادَن
دیکشنری عربی به فارسی