معنی جَازَى
جَازَى
جایزه دادن، پاداش، تلافی کردن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَازَى
جَزَى
جَزَى
پاداش دادَن، او پاداش داد
دیکشنری عربی به فارسی
حَاكَى
حَاكَى
تَقلِید کَردَن، گرامافُون، شَبیه سازی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
رَاعَى
رَاعَى
مُراقِبَت کَردَن، او مُراقِبَت کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
رَاضَى
رَاضَى
آرام کَردَن، راضی اَست
دیکشنری عربی به فارسی
جَازَفَ
جَازَفَ
جُرأت داشتَن، او ریسک کَرد، ماجَراجویی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
طَازَج
طَازَج
تازِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَغزَى
مَغزَى
مَضمون، اَهَمیَّت
دیکشنری عربی به فارسی
سَاوَى
سَاوَى
هَموار کَردَن، بَرابَر، هَمسَطح کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
قَاضَى
قَاضَى
دادگاه کَردَن، یِک قاضی، تَعقِیب قانونی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی