معنی جَادّ
جَادّ
بی روح، جدّی، کوشا، صادقانه، کنجکاو، قابل توجّه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَادّ
حَادّ
حَادّ
شَدید، تیز، با صِدایِ تیز، تُند، نافِذ، شیب دار، زَهرآگین
دیکشنری عربی به فارسی
جَادَّ
جَادَّ
خوب بودَن، جِدّی
دیکشنری عربی به فارسی
جَدّ
جَدّ
پِدَربُزُرگ یا مادَربُزُرگ، پِدَربُزُرگ
دیکشنری عربی به فارسی
جَاد
جَاد
مَوَقَّر، جِدّی
دیکشنری عربی به فارسی