معنی جَاءَ
جَاءَ
آوردن، آمد، آمدن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جَاءَ
جَاعَ
جَاعَ
ضَعف کَردَن بِه دَلیل گُرُسنِگی، او گُرُسنِه بود
دیکشنری عربی به فارسی
جَابَ
جَابَ
گَشت زَدَن، او پاسُخ داد، گَردِش کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی