معنی ثَقَبَ
ثَقَبَ
سوراخ کردن، سوراخ
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با ثَقَبَ
رَقَبَ
رَقَبَ
سانسور کَردَن، او تَمَاشَا کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
نَقَبَ
نَقَبَ
کاوُش کَردَن، فُضولی
دیکشنری عربی به فارسی
أَلقَبَ
أَلقَبَ
نام مُستَعار گُذاشتَن، یِک عُنوان
دیکشنری عربی به فارسی
حَقَنَ
حَقَنَ
تَزرِیق کَردَن، تَزرِیق
دیکشنری عربی به فارسی
حَسَبَ
حَسَبَ
مُحاسِبِه کَردَن، او مُحاسِبِه کَرد، زَمان سَنجیدَن
دیکشنری عربی به فارسی
حَجَبَ
حَجَبَ
گِرِفتِگی کَردَن، مَسدود شُدِه اَست، پوشاندَن، نِگَه داشتَن
دیکشنری عربی به فارسی
جَنَبَ
جَنَبَ
پَهلو گُذاشتَن، سَمت
دیکشنری عربی به فارسی
خَطَبَ
خَطَبَ
مُوعِظِه کَردَن، نامزَد کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
رَاقَبَ
رَاقَبَ
نَظارَت کَردَن، تَمَاشَا کُن، تَماشا کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی