معنی ثَابِت
ثَابِت
ثابت قدم، ثابت شده است، ثابت، محکم، پایدار
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با ثَابِت
بَاهِت
بَاهِت
کَمرَنگ، رِنگ پَریدِه
دیکشنری عربی به فارسی
خَافِت
خَافِت
کَم نور، غَش کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
رَابِع
رَابِع
چَهارُم
دیکشنری عربی به فارسی
رَابِط
رَابِط
اِتِّصال دَهَندِه، پِیوَند
دیکشنری عربی به فارسی
ذَابِل
ذَابِل
پَژمُردِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَابِع
تَابِع
وابَستِه، اِدامِه داد، شاگِرد، زیر دَست
دیکشنری عربی به فارسی
ثَانِي
ثَانِي
دُوُّم
دیکشنری عربی به فارسی
ثَامِن
ثَامِن
هَشتُم
دیکشنری عربی به فارسی
ثَالِث
ثَالِث
سِوُّم
دیکشنری عربی به فارسی