معنی تَهزِيم
تَهزِيم
شکست طلبی، شکست دادن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَهزِيم
تَجرِيم
تَجرِيم
جِنایَت سازی، جُرم اِنگاری، رَد صَلاحیَّت، غِیرِقانونی سازی
دیکشنری عربی به فارسی
تَأمِيم
تَأمِيم
تَصَرُّف اِجباری، مِلّی شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَحكِيم
تَحكِيم
داوَری
دیکشنری عربی به فارسی
تَحطِيم
تَحطِيم
آسیب، دَرهَم شِکَستَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَحجِيم
تَحجِيم
کَربُناتِه شُدَن، سایز بَندی
دیکشنری عربی به فارسی
تَفخِيم
تَفخِيم
چاپلوسی ها، بُزُرگنَمایی، چاپلوسی، تَمجِید
دیکشنری عربی به فارسی
تَكرِيم
تَكرِيم
اَدایِ اِحتِرام، اِفتِخار
دیکشنری عربی به فارسی
تَقيِيم
تَقيِيم
اَرزیابی
دیکشنری عربی به فارسی
تَقوِيم
تَقوِيم
تَحقِیر، تَقویم
دیکشنری عربی به فارسی