معنی تَوَقُّف
تَوَقُّف
توقّف، برای توقّف
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَوَقُّف
تَثَقُّف
تَثَقُّف
فَرهَنگ پَذیری
دیکشنری عربی به فارسی
تَوَقُّع
تَوَقُّع
اِنتِظار، پیش بینی، پیش آگاهی
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَقُّق
تَحَقُّق
شِناسایی، تَأیید، تَحَقُّق
دیکشنری عربی به فارسی
تَبَقُّع
تَبَقُّع
ناهَمگِنی، نُقطِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَخَلُّف
تَخَلُّف
عَقَب ماندِگی
دیکشنری عربی به فارسی
تَكَيُّف
تَكَيُّف
اِقتِباس، سازِگاری
دیکشنری عربی به فارسی
تَقَشُّف
تَقَشُّف
صَرفِه جویی، رِیاضَت، کاهِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَوَقَّفَ
تَوَقَّفَ
مُتِوَقِّف کَردَن، بَرایِ تَوَقُّف، تَوَقُّف کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَوَفُّر
تَوَفُّر
دَسترَس پَذیری، دَر دَسترَس بودَن
دیکشنری عربی به فارسی