معنی تَوَجُّه
تَوَجُّه
پشیمانی، جهت گیری، جهت مندی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَوَجُّه
تَأَوُّه
تَأَوُّه
نالِه کَردَن، نالِه، نالان
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَلُّه
تَأَلُّه
اِلاهیَّت، خُدایی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَجُّر
تَفَجُّر
عَصَبانیَّت، اِنفِجار
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَجُّج
تَفَجُّج
اَفزایِش حَجم، اِنفِجار
دیکشنری عربی به فارسی
تَوَقُّف
تَوَقُّف
تَوَقُّف، بَرایِ تَوَقُّف
دیکشنری عربی به فارسی
تَوَقُّع
تَوَقُّع
اِنتِظار، پیش بینی، پیش آگاهی
دیکشنری عربی به فارسی
تَوَفُّر
تَوَفُّر
دَسترَس پَذیری، دَر دَسترَس بودَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَوَسُّع
تَوَسُّع
گُستَرِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَوَسُّط
تَوَسُّط
واسِطِه گَری، واسِطِه
دیکشنری عربی به فارسی