معنی تَنفِيذ
تَنفِيذ
اجرا، برای اجرا
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَنفِيذ
تَنفيذ
تَنفيذ
اِجرا، بَرایِ اِجرا
دیکشنری عربی به فارسی
أَنفِيّ
أَنفِيّ
بینی
دیکشنری عربی به فارسی
تَخفِيف
تَخفِيف
تَسکِین، کاهِش، اِمتِیاز، رَقیق سازی، تَعدِیل، نَرمِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَخفِيض
تَخفِيض
تَنَزُّل، تَخفیف
دیکشنری عربی به فارسی
تَحفِيز
تَحفِيز
تَحرِیک، اَنگیزِه دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَفنِيد
تَفنِيد
کاهِش، رَد
دیکشنری عربی به فارسی
تَنغِيم
تَنغِيم
لَحن
دیکشنری عربی به فارسی
تَنظِيم
تَنظِيم
تَنظِیم، بَرایِ سازماندِهی، نِظَام بَندی
دیکشنری عربی به فارسی
تَنظِير
تَنظِير
نَظَرِیِّه سازی، آندُوسکُوپی
دیکشنری عربی به فارسی