معنی تَنبَأَ
تَنبَأَ
پیش بینی کردن، او پیشگویی کرد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَنبَأَ
تَأتَأَ
تَأتَأَ
گَلوگیر صُحبَت کَردَن، لُکنَت زَبان
دیکشنری عربی به فارسی
تَنَبَّأَ
تَنَبَّأَ
پیش بینی کَردَن، پیشگویی کَرد
دیکشنری عربی به فارسی