معنی تَنازَلَ
تَنازَلَ
تسلیم کردن، چشم پوشی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَنازَلَ
تَفاعَلَ
تَفاعَلَ
وَاکُنِش نِشان دادَن، تَعَامُل
دیکشنری عربی به فارسی
تَواصَلَ
تَواصَلَ
اِرتِباط بَرقَرار کَردَن، اِرتِباط
دیکشنری عربی به فارسی
تَوازَنَ
تَوازَنَ
آرام و تَعَادُل داشتَن، تَعَادُل
دیکشنری عربی به فارسی
تَعامَلَ
تَعامَلَ
مُعامِلِه کَردَن، مُعامِلِه
دیکشنری عربی به فارسی
غَازَلَ
غَازَلَ
دَست اَنداختَن، او مُعاشِقِه کَرد
دیکشنری عربی به فارسی