معنی تَنَوُّع
تَنَوُّع
تنوّع بخشی، تنوّع
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَنَوُّع
تَطَوُّع
تَطَوُّع
داوُطَلَبی، داوُطَلَب
دیکشنری عربی به فارسی
تَجَمُّع
تَجَمُّع
تَجَمُّع، اِستَخر، اَنباشتِه بودَن، اَنباشتِگی، گَریی
دیکشنری عربی به فارسی
تَتَبُّع
تَتَبُّع
تَعقِیب کَردَن، آهَنگ
دیکشنری عربی به فارسی
تَبَقُّع
تَبَقُّع
ناهَمگِنی، نُقطِه
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَوُّه
تَأَوُّه
نالِه کَردَن، نالِه، نالان
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَوُّل
تَحَوُّل
جَهش، تَبدیل، تَغییر
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَوُّق
تَفَوُّق
بَرتَری طَلَبی، بَرتَری
دیکشنری عربی به فارسی
تَفَرُّع
تَفَرُّع
پیچیدِگی، چَنگال
دیکشنری عربی به فارسی
تَلَوُّن
تَلَوُّن
رَنگین بودَن، رَنگ آمیزی
دیکشنری عربی به فارسی