معنی تَمَيَّزَ
تَمَيَّزَ
ویژگی داشتن، او به برتری رسید
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَمَيَّزَ
تَحَفَّزَ
تَحَفَّزَ
ژِست گِرِفتَن، او با اَنگیزِه بود
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَيُّزَ
تَحَيُّزَ
تَعَصُّب داشتَن، تَعَصُّب
دیکشنری عربی به فارسی
تَمَوَّجَ
تَمَوَّجَ
مُوج دار کَردَن، مُوج دار شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَمَسَّكَ
تَمَسَّكَ
چَسبیدَن، نِگَه دارید
دیکشنری عربی به فارسی
تَمَرَّدَ
تَمَرَّدَ
مُقاوِمَت کَردَن، شورِش، شورِش کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَمَدَّدَ
تَمَدَّدَ
گَستَردِه شُدَن، گُستَرِش
دیکشنری عربی به فارسی
تَمَتَّعَ
تَمَتَّعَ
لَذَّت بُردَن، لَذَّت بِبَرید، لَذَّت بُردَن اَز
دیکشنری عربی به فارسی
تَزَيَّنَ
تَزَيَّنَ
زیبا کَردَن، خُودَت را آراستِه کُن
دیکشنری عربی به فارسی
تَرَكَّزَ
تَرَكَّزَ
مُتِمَرکِز کَردَن، تَمَرکُز کُنید، تَمَرکُز کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی