معنی تَلاَقِي
تَلاَقِي
همگرایی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَلاَقِي
تَلاَشِيّ
تَلاَشِيّ
رَنگ پَریدِگی، مَحو شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی